نقد رویه قضایی-جریان یک پرونده (سوءاستفاده از سفیدامضاء)

ارسال شده توسط ادمین در 13 بهمن 1393 ساعت 00:49:51

نقد رویه قضایی-جریان یک پرونده (سوءاستفاده از سفیدامضاء)

«به جهت حفظ اسرار شغلی و احترام به حقوق خصوصی اشخاص اسامی مذکور تمامأ مستعار است.»

در همسایگی منزل پدری داروخانه بزرگی سال هاست فعالیت می کند. در خرداد سال 1390 صاحب داروخانه آقای رامین توسلی به دفتر این جانب مراجعه و اظهار داشت با یکی از کارمندان خود مشکل حقوقی پیدا کرده است و تقاضا نمود که وکالتش را بپذیرم. موضوع از این قرار بود که یکی از کارمندان داروخانه به نام خانم  زهرا شکوهی که مدتی نزدیک به  10سال به عنوان پزشک در داروخانه مشغول فعالیت بوده به جهت به وجود آمدن پاره ای اختلافات به طرفیت او اقدام به طرح دعوا مطالبات ایام کارکرد در اداره کار وامور اجتماعی آبادان نموده بود ایشان هم در جلسه هیأت تشخیص آن اداره که در اردیبهشت همان سال برگزار شده بود در مقابل ادعای خانم شکوهی ،برگه ای دال بر تصفیه حساب کامل با وی ارائه می کند شاکی منکر مندرجات برگه موصوف شده و مدعی می شود آن برگه به صورت سفید امضاء در اختیار آقای توسلی بوده و ایشان سوء استفاده از سفید امضاء نموده است به همین دلیل هیأت مزبور قرار اناطه صادر تا به این ادعای وی در مراجع قضایی رسیدگی شود .در پی صدور قرار اناطه ، خانم شکوهی این بار در دادسرای عمومی وانقلاب آبادن طرح شکایت می نماید و عنوان می دارد در ایام فعالیت در داروخانه ، به جهات گوناگون برگه سفید امضاء تحویل آقای توسلی داده است و مطالبی غیر از آن چه واقعیت بوده در آن نوشته شده است.پرونده در شعبه دادستانی مطرح می شود و جهت تعیین تاریخ امضاء و تاریخ مندرجات، موضوع به کارشناسی ارجاع می گردد کارشناس یک نفره به نفع موکل اعلام نظر و بیان می کند :تاریخ امضاء و مندرجات یکی است و تقدم و تأخری  در این خصوص وجود ندارد.

با اعتراض خانم شکوهی موضوع به هیأت 3 نفره کارشناسی محول می شود که این هیأت برخلاف کارشناس اول اعلام می دارد که تاریخ امضاء مقدم بر تاریخ مندرجات است که این بار آقای توسلی به این نظریه اعتراض کرده بود .

وکالت آقای توسلی را پذیرفتم اما به جهت وجود تبصره ماده 128 ق.آ. د.ک مجال مطالعه پرونده را نیافتم چاره را در آن دیدم که منتظر نظر هیات 5 نفره بمانم اما هیأت مذکور هم  نظریه هیأت 3 نفره را تکرار کرد.در ادامه هم شعبه دادستانی با استناد به همین نظریه کارشناسی و شهودی که بر سفید امضاءبودن برگه ها شهادت داده بودند قرار مجرمیت و کیفرخواست صادر و پرونده را به دادگاه عمومی جزایی آبادان ارسال نمود که پرونده برای دادرسی به شعبه ...دادگاه عمومی جزایی ارجاع گردید پرونده را مطالعه کردم نظریه کارشناسی حتی اگر مورد وثوق دادگاه می بود تنها بیانگر وجود یکی از شروط لازم برای تحقق عنصر مادی جرم سوء استفاده از سفید امضاء بود اما شروط لازم دیگری نظیر درج مندرجات بر خلاف توافق و یا حتی سوءنیت مفقود بود خاطرم نسبتأ آسوده بود به موکلم گفتم کارشناسان به تقدم امضای شاکی و تأخر نوشته های شما نظر داده اند خود هم به این مسأله اقرار کن که واقعیت هم همین است اما این را هم بگو نوشته های شما بالای امضاء ، عینأ مطابق تبانی فی مابین با شاکی بوده است و سوء استفاده ای نکرده ای ضمنأ شاکی دلیلی بر خلاف این گفته شما ندارد و....

در جلسه رسیدگی ریاست دادگاه از موکل راجع به سفید امضاء بودن برگه های موضوع دعوا سوالاتی پرسید که  موکل سفید امضاء بودن آن را تأیید کرد با شنیدن این اظهارات، قاضی دادگاه منقلب شده و بیان داشت :«خوب همین اظهار شما کافی است ما دنبال همین بودیم که اقرار کردی  کار ما را راحت کردی» تعجب کردم قاضی دادگاه همین یک شرط را برای تحقق جرم موضوع پرونده کافی می دانست!!! ،از این رو برای تغییر نظر دادگاه  دفاعیاتم را در همان جلسه به شرح زیر تقدیم نمودم:

ریاست محترم شعبه .... دادگاه عمومی(جزایی)شهرستان آبادان

با درود و سپاس ،بازگشت به پرونده شماره............. دعوی کیفری خانم زهرا شکوهی به طرفیت موکل آقای رامین توسلی با موضوع سوءاستفاده از سفید امضاء ،برای تبیین موضوع و دفاع از حقوق موکل مطالب زیر را به استحضارتان می رسانم:

بخش نخست، مختصری از آن چه روی داده است

شاکی در اداره کار و امور اجتماعی آبادان دعوی مطالبات را علیه موکل مطرح می نماید و پس از این که موکل، برگه تصفیه حساب با وی را در جلسه هیأت تشخیص ارائه می دهد  ،شاکی ادعای سوءاستفاده از سفید امضاء را مطرح و با صدور قرار اناطه از سوی هیأت تشخیص، نامبرده به طرح شکایت کیفری با عنوان سوء استفاده از سفید امضاء در دادسرای عمومی و انقلاب آبادان اقدام می کند و در شکواییه و صورت جلسات مرحله تحقیقات بیان می کند در برگه سفید امضایی که سابقأ به موکل سپرده نامبرده مطالبی را مبنی بر تصفیه حساب نوشته و موجبات تضییع حقوق او را فراهم آورده است و پس از ارجاع امر به کارشناس، النهایه هیأت پنج نفره کارشناسی نظر می دهدکه امضاء خانم شکوهی (شاکی) مقدم بر سایر خطوط است و همین امر منجر به صدور کیفر خواست بر علیه موکل می گردد و مابقی ماجرا.

بخش دوم، تحلیل حقوقی موضوع

سند سفید امضاء از زمره اسناد عادی تلقی و دادن سند سفید امضاء به دیگری به منزله دادن نمایندگی و وکالت برای تنظیم سند است و عرف این نمایندگی ضمنی را درک می کند و می پذیرد و برای بی اعتبار ساختن سند سفید امضاء ، شاکی نه تنها باید سفید امضاء بودن را اثبات کند بلکه باید اثبات کند که از این سفیدامضاء، سوء استفاده شده است یعنی امین و نایب امضاء کننده برخلاف اختیار و مصلحت موکل دست به اقدامی فضولی زده و سند را مخالف تبانی مبنای آن تنظیم نموده باشد .در تأیید این نظر ماده 673 ق.م.ا هم سوء استفاده از سفید امضاء یا مهر را جرم می داند. در واقع فلسفه وجودی این دسته از اسناد این است که تاریخ امضاء(محتویات) همیشه مقدم بر تاریخ نوشته ها (مندرجات) باشد و نظریه هیأت کارشناسی که تاریخ امضاء شاکی را مقدم بر سایر خطوط می داند تحصیل حاصل بوده و به هیج وجه مثبت جرم ادعایی شاکی نیست .از سوی دیگر شاکی دلیل محکمی مبنی بر سوءاستفاده موکل ارائه ننموده است.شهودی که ایشان تعرفه کرده فارغ از وجود یا عدم وجود شرایط گواه (که در صورت نیاز به وضوح قابل جرح می باشند)برای اثبات امری عدمی مفاد اظهارتشان نه تنها قطعی و یقینی نیست بلکه تحصیل حاصل بوده وبا موضوع ادعا هم مطابقت نداشته و صرفأ بیان این مطلب است که نزد موکل سفید امضاء وجود داشته است . بنابراین با توجه به عرایض بالا گفته  و اصل برائت و قواعد « لیس علی الامین الا الیمین» و« تدرأ الحدود باالشبهات»،که با توجه به لفظ الحدود که همراه الف ولام بوده مفید عموم است  وشامل مجازات های تعزیری نیز می شود به جهت فقد دلیل  اصدار رأی  بر بی گناهی و برائت موکل را تمنا دارم .

«هر آن چه حاکم عادل کند همان داد است»                                                                                                                                                                                                     

با سپاس دوباره از توجه قانونی آنجناب

  محمدصالح مویدی 13/3/1391

وقتی که دفاعیاتم را بیان کردم گمان کردم که توانسته ام ذهن دادگاه را با فلسفه اسناد سفید امضاء و دکترین موجود در خصوص جرم سوءاستفاده از سفید امضاء موضوع ماده 673 ق.م.ا  آشنا کنم و احتمال قوی می دادم که موکلم تبرئه شود.اما وقتی که حکم صادره به بنده ابلاغ شد خشکم زد دادگاه، با این استدلال که شاکی در اداره کار و امور اجتماعی آبادان شکایت کرده و متهم (موکل) و شهود و کارشناسان سفید امضاء بودن را تأیید کرده اند حکم به محکومیت موکلم به تحمل یک سال حبس تعزیری و معدوم شدن برگه ها صادر کرده بود .باورم نمی شد به نظرم حکم دادگاه به وضوح اشتباه بود چاره ای جز اعتراض به دادنامه و امید به اینکه قضات دادگاه تجدیدنظر دادنامه را نقض کنند وجود نداشت.لایحه اعتراضیه خود را به شرح ذیل تقدیم دادگاه تجدیدنظر کردم :

قضات دانشمند دادگاه های تجدید نظر استان خوزستان

با درود و زنده باش بازگشت به پرونده شماره ...... شکایت خانم زهرا شکوهی به طرفیت موکل آقای رامین توسلی با موضوع سوءاستفاده از سفید امضاء ،که در مرحله نخستین در شعبه ....دادگاه جزایی شهرستان آبادان،منجر به صدور دادنامه شماره ...... و محکومیت موکل به تحمل یک سال حبس و پرداخت خسارات دادرسی و معدوم شدن برگه سفید امضاء گردیده است ، ایرادات وارده بر دادنامه صادره را به استحضارتان می رسانم:

ایرادات وارده بر دادنامه صادره

ایراد اول ، عدم توجه دادگاه به اعتبار اسناد سفید امضاء

عالی جنابان با الهام از کتب ادله اثبات اساتید بزرگ حقوق دکترکاتوزیان و دکتر شمس عرایض زیر را به محضر عالی تقدیم می دارم. برگه سفید امضاء از زمره اسناد عادی تلقی می شود و در حقیقت ،فلسفه وجودی این دسته از اسناد این است که تاریخ امضاء(محتویات) همیشه مقدم بر تاریخ نوشته ها (مندرجات) باشد و دادن سند سفید امضاء به دیگری به منزله دادن نمایندگی و وکالت برای تنظیم سند است و عرف این نمایندگی ضمنی را درک می کند و می پذیرد .برای مثال چک سفید امضاء ،که جزو اسناد عادی است و دارنده چک سفید امضاء می تواند با تکمیل آن، اقدام به وصول نماید و در صورت عدم پرداخت ، حتی حق تعقیب حقوقی امضاءکنندگان چک را دارا خواهد بود.بنابراین آیا می توان دارنده چک سفید امضاء را( با احراز سفید امضاء بودن چک) که آن را  جهت کارسازی(استفاده) به بانک ارائه کرده سوءاستفاده کننده از سفید امضاء دانست؟پاسخ قطعأ منفی است.

زیرا باید توجه داشت  برای احراز مجرمیت متهم و متعاقب آن بی اعتبار ساختن سند سفید امضاء ، نه تنها باید سفید امضاء بودن  اثبات شود بلکه مهمتر از آن، مقام تعقیب و یا شاکی  باید اثبات نمایند که از این سفیدامضاء، سوء استفاده شده است . یعنی اثبات کنند که امین و نایب امضاء کننده(همان استفاده کننده) برخلاف اختیار و مصلحت موکل دست به اقدامی فضولی زده و سند را مخالف تبانی مبنای آن تنظیم نموده است . در تأیید این نظر ماده 673 ق.م.ا هم سوء استفاده از سفید امضاء را جرم می داند نه صرف استفاده از سفید امضاء را.

اضافه کنم نظریه هیأت کارشناسی که تاریخ امضاء شاکی را مقدم بر سایر خطوط می داند یا این که موکل با حسن نیت  تحویل  برگه سفید امضاء از شاکی را قبول نموده ویا حتی شهود که به طور ظنی بیان داشته اند که شنیده اند برگه سفیدامضایی نزد موکلم وجود داشته است و همه آن ها در دادنامه موصوف ،دلیل نامیده شده اند جملگی تحصیل حاصل بوده و همانگونه که عرض کردم مطابق است با فلسفه وجودی اسناد سفید امضاء  و به خودی خود، دلیلی بر  نوشتن مطالبی خارج از توافق فی مابین از ناحیه موکل و سوء استفاده از سفید امضاء نخواهد بود .

 بنابراین این پرسش مطرح است که چگونه دادگاه محترم بدون توجه به اعتبار سند سفید امضاء و بدون  اثبات  سوءاستفاده و بدون دلیل به محکومیت موکل حکم داده است؟

ایراد دوم ،عدم احراز و اثبات کامل عنصر مادی جرم:

عالی جنابان نیک می دانید برای تحقق عنصر مادی جرم سوءاستفاده از سفید امضاء ، وجود و اثبات شروطی ضرورت دارد که بخشی از آن شروط در پرونده حاضر وجود نداشته و مقام تعقیب و دادگاه نخستین بدون توجه به ضرورت وجود آن ها ، به مجرمیت و محکومیت موکل نظر داده اند روشن تر بگویم در صدور دادنامه مورد اعتراض،صرف احراز سفید امضاء بودن برگه و ارائه آن توسط موکل به اداره کار و امور اجتماعی ،برای تحقق جرم  سوءاستفاده از سفید امضاء ،کافی قلمداد شده است .این در حالی است که برای تحقق این جرم، علاوه بر نیاز به وجود شروط موجود، احراز و اثبات ارکان و شروط دیگر هم ضرورت داشت :

1- اقدام‌ مرتکب مغایر با توافق‌  پیش‌بینی‌ قبلی‌ باشد

در این خصوص دادگاه محترم باید اثبات می کرد نوشته بالای امضاء با آن چه طرفین توافق داشته اند هماهنگی نداشته است .که البته این مهم  به هیچ وجه مورد توجه دادگاه محترم قرار نگرفته است. در پرونده حاضر،از سویی شاکی مدعی این بود که مطالب نوشته شده برخلاف توافق  بوده است اما موکل مطالب نوشته شده را بر مبنای توافق قبلی فی مابین می دانست.

2-نوشته بالای امضاء ،قابلیت ورود ضرر را داشته باشد

دادگاه محترم همچنین باید احراز و اثبات می نمود که آیا موکل دینی به شاکی داشته است که نوشتن مطالبی بالای امضای او ، بتواند قابلیت ورود ضرر به وی را داشته باشد ؟به عبارت دیگر از نظر عنصر مادی ،دادگاه محترم، سوءاستفاده موکل را چگونه احراز و اثبات نموده است ؟مگر این که دادگاه محترم صرف شکایت شاکی در اداره کار و امور اجتماعی را  دلیلی بر بدهکاری  و سوءاستفاده موکل ، قلمداد کرده باشد!

بنابراین در این خصوص دادگاه محترم بدون احراز سایر شروط لازم برای تشکیل عنصر مادی جرم ، بزه انتسابی به موکل را تحقق یافته فرض نموده است.

ایراد سوم،عدم احراز عنصر معنوی : همان طور که التفات دارید تحقق سوءنیت خاص این جرم ، مبتنی بر آگاهی مرتکب جرم بر این امر است که مفاد مطالبی که بر روی سفید امضاء نوشته، غیر از موارد توافق شده قبلی بوده، به نحوی که شخص یا دارایی امضاء کننده را در معرض خطر قرار می دهد یا به تعبیر ساده تر قصد اضرار مرتکب باید محرز شود.

در پرونده حاضر موکل، پس از پرداخت تمامی مطالبات شاکی و با اطلاع و توافق با نامبرده ،مفاد مورد توافق را در سفید امضاء می نویسد وا

این مطلب را به اشتراک بگذارید:


  • درباره ما

    موسسه حقوقی فقیه نصیری در بهار سال هشتاد و هشت به همکاری سه نفر از وکلای پایه یکم دادگستری ، عضو کانون وکلای دادگستری استان مازندران ، به مدیریت عاملی آقای البرز فقیه نصیری، ریاست آقای احسان فقیه نصیری و نائب رئیسی آقای گودرز فقیه نصیری(با بیش از دو دهه فعالیت در این عرصه) تحت ...

  • ارتباط با ما

    نشانی: چالوس، مقابل دادگستری، ساختمان وکلا، طبقه اول، واحد سوم

    تلفن: 01152255455 , 01152254080